معنی یدا... صمدی

حل جدول

یدا... صمدی

کارگردان فیلم شهرآشوب


فیلم یدا... صمدی

ساوالان

سارای

دمرل


فیلمی از یدا... صمدی

ساوالان

دمرل

شهرآشوب

سارای

بانوی من

شهر آشوب


فیلمی به کارگردانی یدا... صمدی

دمرل

لغت نامه دهخدا

صمدی

صمدی. [ص َ م َ] (ص نسبی) منسوب به صمد. رجوع به صمد شود.


یدا

یدا. [ی َ دُل ْ لاه] (اِخ) لقبی است که شیعه به علی بن ابیطالب علیهما السلام دهند. لقب امیرالمؤمنین علی علیه السلام. (یادداشت مؤلف). رجوع به علی شود.

یدا. [ی َ دُل ْ لاه] (ع اِ مرکب) دست خدا. (یادداشت مؤلف):
خوانده اند از لوح دل شرح مناسک بهر آنک
در دل از خط یداﷲ صد دبستان دیده اند.
خاقانی.
|| کمک و احسان و نعمت و لطف و قدرت خدا: یداﷲ مع الجماعه. یداﷲ فوق ایدیکم. (یادداشت مؤلف). || (اصطلاح پزشکی) دوایی است از خون بز کرده که سنگ مثانه را بریزاند. (بحر الجواهر). نام علاجی برای بیماری حصاه. (یادداشت مؤلف). خون بز چهارساله که در اول پاییز گرفته باشند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن).

فرهنگ فارسی هوشیار

یدا واحده

با همدستی بایگانگی متحدا بایگانگی.

معادل ابجد

یدا... صمدی

159

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری